کتاب بادبادک باز نوشته خالد حسینی نویسنده معروف افغان از انتشارات های مختلف و معتبر و هم چنین بهترین ترجمه ها (که در قسمت نوع ترجمه میتوانید نوع مترجم که مد نظرتان هست را انتخاب کنید تا مشخصات انتشارات و تعداد صفحه و عکس کتاب برای شما نمایش داده شود) که شما عزیزان میتوانید این کتاب را با بهترین کیفیت و کمترین قیمت از فروشگاه کتاب تاناکوبوک تهیه کنید، بعد از انتخاب و خواندن جزئیات کتاب میتوانید کتاب را به سبد خرید خودتان اضافه ومراحل پرداخت را انجام دهید .
بعد از تهیه و خرید کتاب بادبادک باز نوشته خالد حسینی ، بخش پردازش انبار تاناکوبوک در سریع ترین زمان ممکن کتاب را بسته بندی و تحویل پست یا پیک میدهد تا درب منزل یا آدرسی که وارد نموده اید شما عزیزان دریافت کنید.
خلاصه کوتاه از کتاب بادبادک باز نوشته خالد حسینی :
بادبادکباز ما را به ایامی میبرد که رژیم سلطنتی افغانستان در میان بیخبری مردم سقوط میکند و این کشور دستخوش تحولاتی میشود که تا امروز شاهد آنیم. اما در این رمان حوادث سیاسی گذرا و حاشیهای است و داستان اصلی آن زندگی دو پسر است که با هم در یک خانواده بزرگ میشوند و از یک پستان شیر مینوشند و دوستی عمیقی بینشان شکل میگیرد. ولی دنیای این دو در عین حال از هم جداست؛ امیر اربابزاده است و مالک خانه و ثروت پدر و حسن نوکرزاده و از قوم هزاره و پیوسته پامال تاریخ.
کتاب بادبادک باز نوشته خالد حسینی روایتی است از زندگی امیر، یک پسر افغانی که به او به شکل اولشخص داستان را بازگو میکند. داستان قبل از اغتشاشات افغانستان شروع میشود و در خود داستان با اغتشاشات نیز مواجه میشویم. در این رمان سیاست شدیدا کمرنگ بیان شده و بیشتر روی ارتباطات و احساسات مردم بحث شده است.
در واقع بادبادکباز درباره دوستی و خیانت و بهای وفاداری است. درباره علاقه پدر و پسر است و تسلط پدر، درباره عشق و ایثار است و دروغهاشان، درباره دور ماندن از اصل است و تمنای بازگشت به آن.
قسمت هایی از متن کتاب بادبادک باز نوشته خالد حسینی :
آیا اصلا داستان کسی به پایان خوش میانجامد؟ هر چه باشد، زندگی فیلم هندی نیست که همه چیز به خیرو خوشی تمام شود. افغانها دوست دارند که بگویند زندگی میگذره بیاعتنا به آغاز و پایان، زندگی مثل کاروان پر گرد و خاک کوچ کنندگان آهسته آهسته پیش میرود.
بابا گفت: «فقط یک گناه وجود دارد والسلام. آن هم دزدی ست. هر گناه دیگری هم نوعی دزدی است.» اگر مردی را بکشی، یک زندگی را میدزدی. حق زنش را از داشتن شوهر میدزدی، حق بچههایش را از داشتن پدر میدزدی. وقتی دروغ میگویی، حق کسی را از دانستن حقیقت میدزدی. وقتی تقلب میکنی، حق را از انصاف میدزدی. میفهمی؟
ناراحت شدن از یک حقیقت بهتر از تسکین یافتن با یک دروغ است.
گفت: خیلی میترسم. گفتم: چرا؟ گفت: چون از ته دل خوشحالم دکتر رسول. اینجور خوشحالی ترسناک است. پرسیدم آخر چرا و او جواب داد: وقتی آدم اینجور خوشحال باشد، سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد.
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، از طریق دکمه زیر اقدام نمایید. اگر این محصول را قبلا از نگارشاپ خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد.
افزودن دیدگاه جدیدهنوز بررسیای ثبت نشده است.